بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در سازمان امور مالیاتی
بررسی نقش مدیر درایجاد و رشد خلاقیت ونوآوری در سازمان امور مالیاتی
چکیده:
مقاله حاضر به بررسی نقش مدیردر فراهم کردن زمینه و شرایط جهت رشد و پرورش خلاقیت و نوآوری برای کارکنان می باشد. با توجه به اینکه مدیران بعنوان سکانداران کشتی عظیم سازمان امور مالیاتی می باشند و از طرف دیگرحتی قوی ترین برنامه ها در صورت عدم حمایت و مدیریت صحیح با شکست مواجه می شود ، نقش مدیران با توجه به وظایف و فعالیت های مختلف خود در
اداره در رشد خلاقیت و نوآوری با اهمیت و اساسی می باشد که در این مقاله به عواملی مانند؛ ایجاد جوی مناسب و صمیمی ،ایجاد نظام انگیزشی مناسب ،ایجاد ساختار سازمانی مناسب ،ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه ،انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر، ویژگیها و مهارتهای مدیر، فرهنگ سازمانی مناسب و امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی اشاره می شود.
مقدمه:
با گذر جوامع از حالت سنتی به صنعتی شاهد تغییرات شگرفی در آنها بوده ایم .اما با وجود پیشرفت روزافزون علم و تکنولوزی ،جوامع امروزی دچار مشکلات و معضلات روزافزونی هستند. از انجا که ذهن پویا و خلاق انسان پیوسته در حال کشف معماهای قوانین نوین طبیعت می باشد وحرکت انسان ها برای کشف اینده و خلق هر انچه فعلا موجود نیست ،ودرجهت حل مشکلات مالی با شتاب باور نکردنی در جریان است. در این میان نظام سازمان امور مالیاتی بعنوان اصلی ترین نهاد در این زمینه و در بطن ان اموزش کارکنان دارای نقش حیاتی وحساس هستند که در راس ان مدیران قرار دارند.
مدیران سازمان امور مالیاتی بویژه مدیرانادارات کل بعنوان سکانداران مهد تعلیم و
تربیت وظیفه سنگینی راجهت شناخت استعدادهای خلاق وفراهم کردن زمینه و بستر رشد و
پرورش افرادی خلاق و نواور،بر عهده دارد که باید با ظرافت خاص چنان عوامل و شرایط
دخیل ائم از ساختار سازمان جو و فرهنگ حاکم برآن ،نوع ارتباط با کارکنان و سبک مدیریت
خود را انتخاب که زمینه برای این مهم فراهم شود. زیرا که خلاقیت امری خارج از دسترس
نیست بلکه بطور اجتناب ناپذیری در محدوده شخصی،سازمانی،اجتماعی ،فرهنگی و محیط
پیرامون ما پیوسته رخ می دهد.
تعریف خلاقیت
دانشمندان خلاقیت را با تعاریف متعددی بیان نموده اند ،به طوری که هر تعریفی بیانگر یکی از ابعاد مهم فراگرد خلاقیت است.معنی لغوی خلاقیت را آفریدن ،ایجاد کردن ،فراهم آوردن تعریف می کنند (سلمانی)
گلیفورد؛خلاقیت را مجموعه ای از تواناییها و خصیصه هایی می داند که موجب تفکر خلاق می شود.(حسینی 78)
- خلاقيت بكارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.(رضاییان 1373 به نقل از محمد داودی)
- خلاقيت يعني توانايي پرورش يا به وجود آوردن يك انگاره يا انديشه جديد (در بحث مديريت نظير به وجود آوردن يك محصول جديد است)
- خلاقيت عبارت است از طي كردن راهي تازه يا پيمودن يك راه طي شده قبلي به طرزي نوين
ایتفین رابینز (1991) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب ایده ها در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین ایده ها بیان می کند.
تورنس خلاقیت را،عمیق نگاه کردن وخارج شدن از پشت درهای بسته می داند.
تعریف نوآوری: منظور از نوآوري خلاقيت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛ نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند و خدمات جديد به بازار است؛ نوآوري بكارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.(محمدی ،ناهید)
تفاوت خلاقیت و نوآوری:
خلاقیت و نواوری چنان با هم عجین شده ان که شاید تشخیص انها دشوار باشد اما ؛خلاقیت ،پیدایی و تولید یک اندیشه و فکر نو است در حالیکه نوآوری عملی ساختن آن اندیشه و فکر است .(الوانی 1375) به نفل از خانیان .کونتر(1988) نوآوری را بکارگیری ایده های نوین ناشی از خلاقیت
ذکرکرده است.البرشت(1987)معتقد است خلاقیت یک فعالیت ذهنی و عقلانی برای بوجود
آوردن ایده جدید و بدیع است حال آنکه نواوری تبدیل خلاقیت به عمل یا نتیجه است.
مولفه های خلاقیت
مولفه های خلاقیت رابه سه دسته شناختی ،انگیزشی و شخصیتی تقسیم می کنند:
مولفه های شناختی خلاقیت عبارتند از :هوش ،سیالی،انعطاف پذیری ،بسط،تجزیه و تحلیل
عوامل و موانع بر بروز خلاقیت و نوآوری
تحقیقات نشان داده که بیشتر افراد از استعداد بالقوه خلاقیت برخوردارند.اما برای فعال کردن انها باید باید از قالب عادت ها که اکثر گرفتار آن هستند بیرون امده و یاد بگیرند که چگونه از طرق متفاوتی ان را فعال کند. اما افراد در خلاقیت ذاتی با هم تفاوت دارند. یک مطالعه در مورد خلاقیت
در دوران زندگی بر روی 461مرد و زن نشان داد که کمتر از یک در صد دارای خلاقیت های
خاص و استثنایی هستند(نوابغ)،10 در صد از خلاقیت بالایی برخوردارند . 60 درصد تا
اندازه ای خلاق هستند. (رابینز)این یافته ها نشان می دهدکه اکثریت دارای خلاقیت
هستند. اما باید یاد بگیرند چگونه آن را فعال کنند و بالفعل در آورند.
در مورد موقعیت های تسهیل کنند خلاقیت و نیز موانع آن بحث و طبقه بندی های مختلفی وجود دارد دریک طبقه بندی کلی عوامل موثر بر خلاقیت را به دو دسته فردی و محیطی یا درونی و بیرونی تقسیم کرده اند که عوامل درونی یا فردی ان دسته از عوامل که ناشی از ویژگی های فردی یا شخصی می باشد و عوامل بیرونی یا محیطی ان دسته عواملی که به موقیت های فرد که در ارتباط با دیگران است، می باشد. بطور کلی موانع خلاقیت و نواوری را در به دو دسته به شرح زیر تقسیم نموده است:
الف)موانع فردی خلاقیت :موانع اصلی فردی عبارتند از : عدم اعتماد بنفس،ترس از انتقاد و شکست (که مهمترین عامل است)،عدم تمرکز ذهنی ،کمرویی،عدم توانایی در تحمل ابهام و تضاد،متعهد نبودن،انعطاف ناپذیری
ج)موانع سازمانی خلاقیت:این موانع شامل ؛مدیریت ،ساختار سازمانی ،فرهنگ سازمانی و اموزش و... می باشد.
پیرخائفی(1379 )عوامل بازدارنده خلاقیت را شامل الگوهای فردی،خانوادگی ،اجتماعی و اموزشگاهی اسیب زا در رشد خلاقیت می داند .که الگوهای فردی اسیب زا در خلاقیت عبارتند از :حقارت ،اضطراب،پای بندب به عادت و کم اگاهی .
مدیریت مالیاتی :
مديریت از ارکان سازمان و جامعه است و نیاز به مدیریت و رهبری در همه زمینه های فعالیتهای اجتماعی محسوس و حیاتی است. مدیریت مالیاتی از بین سایر انواع مدیریت از جایگاه ویژه و حساسی برخوردار است. اگر سازمان امور مالیاتی هر جامعه در راس همه مسائل جامعه باشد، مدیریت مالیاتی نیز با همان منطق جایگاه مهم در توسعه جامعه دارد. امروزه مدیریت و رهبری سازمانها و نهادها تا حد زيادی به کارایی و اثر بخشی مدیریت بستگی دارد. بنابراین اگر مدیران مالیاتی جامعه از مهارت و دانش کافی برخوردار باشند، بدون تردید نظام آموزشی اثربخشی خواهیم داشت. مدیر و رهبر مالیاتی ، علاوه بر دانایی و توانایی در زمینه های فنی و انسانی کار خود، باید بتواند وظایف مدیرمالیاتی را رهبری و مدیریت آن را در یک زمینه کلی اجتماعی، فرهنگی،
سیاسی، اقتصادی ملاحظه کند. به عبارت دیگر، دارای مهارتهای فنی و انسانی و مهارت ادراکی باشد. علاوه بر مهارتهای فوق یک مدیرمالیاتی با ید خلاق نیز باشد تا با اهمیت دادن و تشویق کارکنان به خلاقیت، زمینه رشد و شکوفایی و پرورش استعدادهای خلاق کارمندان نیز فراهم کند.
تعریف مدیریت مالیاتی :
از مدیریت مالیاتی تعاریف بسیاری ارائه شده است.که به دو مورد از آنها که رایج ترین تعاریف مدیریت مالیاتی هستند اکتفا می کنیم.
۱- مدیریت مالیاتی عبارت از ؛به وجود آوردن و حفظ کردن محيطی مناسب که در آن افراد بتوانند در جهت برآوردن هدفهای معینی مالیاتی به طور موثر و کار آمد فعاليت کنند.
۲- مدیریت مالیاتی فرایند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل فعالیتهای اعضای محیط آموزشی و استفاده از تمام منابع آن برای دستیابی به اهداف آموزشی است.
تاریخچه مدیریت مالیاتی
در سالهاي بين 1910 تا 1930 مديريت مالیاتی را به عنوان هدايت امور و بازرسي آنها مي دانستند. در اين دوران کارکنان بدون گذراندن دوره خاصي وارد اين حرفه مي شدند و وظيفه مدير، نظارت بر كارهاي کارکنان ، از نزديك بود. در سال هاي بين 1930 تا 1940 به مديريت و رهبري مبتني بر آزادمنشي توجه شد و منظور از آن ترغيب کارکنان به انجام دادن چيزي بود كه مدير مد نظر داشت. در سالهاي بين 1940 تا 1950 مديريت مالیاتی را امر و كوششی تعاونی مي دانستند. به نظر آنان تمام افراد شاغل در يك اداره در حال رهبري و هدايت يكديگرند. در نتيجه به جاي كلمه « بازرسی » عباراتي از قبيل: « كمك متقابل »، « مشورت كردن با هم »، « طرح ريزي به كمك هم » يا حتي « گفتگو كردن با يكديگر در باب بهتركردن وضع « تعليم و تعلم » را به كار مي بردند. طبق اين مفهوم، وظيفه مدير يا رهبر مالیاتی عبارت از فراهم ساختن تسهيلاتي است كه افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجارب يكديگر بهرهبرند.(کمالی،مسعود)
اهمیت خلاقیت در مدیریت مالیاتی :
خلاقیت و نوآوری ار مهمترین اهداف سازمان امور مالیاتی و جزو مهمترین رسالت های سازمان امور مالیاتی می باشد.در توسعه و تقویت خلاقیت در سازمانهای آموزشی ،بیش از همه عامل مدیریت خلاق و نوآور ،موثر و اثرگذار است.زیرا نگرش و اعتقاد مدیران مالیاتی به خلاقیت و نوجویی در خود و سازمان می تواند محیط مالیاتی را به کانون تغییرات و نوآوری مبدل سازد.بنابراین اگر مدیران مالیاتی در کنار مهارتهای مدیریتی از دانش و مهارت خلاقیت و نوآوری نیز برخوردار باشند،زمینه های ایجاد و رشد خلاقیت در ادارات فراهم می آید.(سام خامیان)
همان طور که اشاره شد یکی از عوامل یا موانع بروز خلاقیت و نواوری در اداره بعد سازمانی ان می باشد. مدیر اداره به عنوان عامل اصلی در وظایف،فعالیتها ،تعاملهای درون اداره وظایفی همچون؛ انتخاب ساختار مناسب در اداره ،سبک مدیریتی مناسب، روابط سازنده بین اعضای اداره ،انتخاب سیستم انگیزشی مناسب و داشتن مهارتها و تواناییها می تواند نقش اصلی جهت بستر سازی و ایجاد شرایط و زمینه مناسب برای رشد،پرورش و ترغیب روحیه خلاقیت ،نواوری،ابتکار ایفا کند.
ويژگي هاي سازمان خلاق
1- فرهنگ سازماني خلاق: آونز فرهنگ سازماني را مجموعه اي از باورها وهنجارها ،مفروضات و ارزشهاي همگاني و مشترك كه بر انديشه و رفتار يك سازمان ،اثر مي گذاردو باعث اتحادو یکپارچگی انها شود تعريف كرده است.و معتقد است فرهنگ سازمان مجموعه ایی از راه حلها ست که برای مسائل ومشکلات کاری افراد همیشه موثر بوده وراه درست فهمیدن درست فکر کردن و درست حدس زدن را به افراد آموخته است.فرهنگ سازماني مي تواند سرچشمه اي براي حركت و پويايي ،خلاقيت و نوآوري و يا مانعي در راه پيشرفت انها به شمار ايد. وقتي فرهنگ قوي باشد افراد تاكيد بر روحيه كارفريني و تقويت زمينه مناسب ،براي پرورش خلاقيت و رهبري مي باشد. سازمانهاي خلاق از فرهنگ قوي و تشويق كننده ،برخوردار است و از اين رو در رشد و توسعه خلاقيت پيشگام است.
2- محيط خلاق :براي رشد و پرور ش خلاقيت و نواوري به محيطي مناسب و رقابتي نياز است. اصولا خلاقيت در محيط نامناسب قادر به تبلور نخواهد بود. محيط نامناسب كاركنان را محصور در مقررات مي كند و انان را از ريسك پذيري باز مي دارد.براي رشد و تحريك وتشويق افراد به خلاقيت وجود فضايي محرك براي تبلور كهاي بديع باشند و مشوق و ترغيب كننده كاوش و جستجوي روشهاي نوين براي انجام كار باشند. و افراد را به ريسك پذيري تشويق كنند.
عالي (1379)مي گويد:براي ايجاد محيط مناسب براي رشد خلاقيت بايد محيطي ارام و صميمي فراهم نمود و هدفها بطور روشن مشخص نمود. به خلاقيت و نواوري اهميت داده و افراد را براي تغيير اماده نمود.
3- رهبري خلاق:براي ترويج فرهنگ خلاقيت و نواوري به رهبري خلاق كه در ايجاد روحيه خلاقيت ودر بوجود اوردن انگيزه براي رفتار خلاقيت در اعضاي اداره كوشا باشد نياز دارد.رهبرخلاق كسي است كه بتواند در فرهنگ سازمان ،تاثير بگذارد و به عنوان طراح اجتماعي سازمان خود ،در خلاقيت و نگهداری عوامل فرهنگي آن توانمند باشد.
نقش مدیر در پرورش خلاقیت
با توجه به زمان زيادی كه دانش آمو زان در اداره سپری مي كنند ،نقش اداره در رشد يا تخريب توانايي خلاق کارمندان كاملا بارز است.محيط اداری و نقش ان در پرورش خلاقيت و شرايط محيط اداریاز جمله عواملي است كه با خلاقيت كودكان و نوجوانان ارتباط مستقيم دارد.تاپير محيط اداریبرخلاقيت از جنبه هاي مختلف است. از جمله شرايط فيزيكي ،روابط عاطفي بين افراد،زمينه هاي علمي و يادگيري طرز نشستن، انگيزه كاري و غيره.اما یکی از این عوامل که نقش اساسی را دارد مدیر اداره میباشد. نقش مدير در اين زمينه بسيار برجسته است.مديري كه بتواند در
محيطي دوستانه و مملو از امنيت عاطفي فراهم اورد كه در ان افراد بتوانند با ازادی
توام يا مسئوليت پذيری عمل كنند. وبا همكاري كليه اعضاي فضايي به معناي واقعی
علمي،فعال ومناسب براي يادگيري ايجاد كند. مسلما زمينه هاي زيادي براي پرورش خلاقيت
کارمندان اماده نموده است.
وظایف مدیر در رشد و توسعه خلاقیت را می توان شامل موارد
زیر دانست:
1-ایجاد جوی مناسب و صمیمی برای خلاقیت
2-ایجاد نظام انگیزشی خودکنترلی و مناسب
3-ایجاد ساختار سازمانی مناسب
4- ایجاد سیستم ارتباط مشارکت جویانه
5- انتخاب سبک مدیریت مناسب و انعطاف پذیر
6- توسعه و تقویت ویژگیهای مدیریتی خلاق خود
7- اهتمام در ایجاد فرهنگ سازمانی مناسب
8- فراهم کردن امکانات و تکنولوژی و شرایط فیزیکی
جو اداره :
1- جو سازمانی به ادراک افراد سازمان که بازتابی از هنجارها،مفروضات واعتقادات یک سازمان می باشد اشاره دارد (آونز).جو سازمانی باعث می شود که مجموعه ویژگیهای درونی یک اداره ای را از اداره دیگر متمایز ساخته ورفتار کارکنان را تحت تاثیر قرار دهد.جو سازمانی اداره با مدیریت ورهبری ان وهمچنین با رضایت کارکنان آن سازمان رابطه بسیار تنگاتنگی دارد.
زیرا ادراکات جمعی کارکنان از محیط کارشان انگیزه ورفتارهای انان را در اداره تحت تاثیر قرار می دهد .در مورد رابطه جو و فضای سازمانی با خلاقیت می توان گفت از انجایی که خلاقیت در محیطی آزاد، کم استرس و احترام آمیز ظهور ورشد می نماید بنابراین با جو سازمانی باز ارتباط تنگاتنگی دارد. زیرا در جو سازمانی باز محیطی سرشار از روابط صمیمی دوستانه وگرم همراه با اعتماد و توجه به نیازهای شناختی-عقلی و اجتماعی – عاطفی یکدیگر، وجود دارد که این موقعیت در رشد تفکر خلاق تاثیر بسیاری دارد .بنابراین از وظایف مدیر فراهم کردن چنین جوی
برای فراهم شدن بستر رشد و پرورش خلاقیت ونو آوری است. برومند (1374) به نقل از
خانيان ؛قدمهاي زير را براي ايجادجوي كه خلاقيت راتشويق مي كند پيشنهاد مي
نمايد:
1- پذيرش تغييرواعتقاد به اينكه تغيير براي تغيير براي سازمان مفيد است.
2- تشويق نظريه هاي جديد واهميت قايل شدن و تشويق نواوري و فعاليت هاي ابتكاري
3- اجازه و فراهم كردن تعامل بيشتر براي كاركنان
4- تحمل شكست
5- ايجاد هدفهاي روشن و ازادي جهت تحقق اهداف
6- توجه به تفاوتهاي فردي و روحيات كاركنان
تعامل رابطه فاکتورهای کلیدی محیط که جو اداره را شکل
می دهند(رابرت جی آونز)
2-ویژگیها و مهارتهای مدیر:
سازمان خلاق نیازمند مدیر خلاقی است که در ایجاد و حفظ فرهنگ خلاق در درون سازمان و ترغیب و ترویج و بوجود آوردن انگیزه ،برای رفتار خلاق در افراد و گروههای درون سازمان خود نیز مفید باشند. ویژگیهای مدیر اداره برنظامهای ارزشی کارمندان ،نگرش انان ،علایق انان ،نتایج درسی انها و بطور کلی برعملکرد و نیز بر جو اداره و نوع ارتباط و صمیمیت درهمکاران تاثیر زیادی دارد.یکی از ویژگی های مدیر در عملکرد کارمندان و اداره ،داشتن خلافیت است.در یکی از پژوهشهایی که به منظور سنجش رابطه خلاقییت مدیران با جو اداره و تواناییهای شناختی کارمندان انجام گرفته بود رابطه مثبتی نشان داده بود.(عریضی 1378)
امروزی صاحبنظران علم مدیریت ،یکی از مهمترین ویژگیهای مدیران را خلاقیت می دانند زیرا مدیران خلاق می توانند با انتخاب تدابیر و شیوه های مناسب،زمینه را برای تجلی و بروز استعدادها وخلاقیت یادگیرندگان و کارکنان فراهم آورند.همچنین معتقدند که یک مدیر مالیاتی خلاق و اثربخش کسی است که:
-باعث بروز و توسعه خلاقیت کارکنان گردد.
-به بهبود کار آموزش کارکنان کمک کند.
-به کارکنان آزادی عمل و فرصت توسعه برنامه هایشان دهد.
- بهترین شرایط ممکن برای کار در اداره را ایجاد کند.(سام خانیان)
غفاریان (1379)مهارتهای مرتبط با خلاقیت را مواردی چون ؛جسات در تفکرات نو،قانع نشدن به اه حلهای موجود،جامع نگری،قابلیت ایده پردازی،واهمه نداشتن از شکست، خطرپذی و چرا پروری ذهنی میداند.
3-سبک مدیریت
یکی از تفاوت های اساسی یک سازمان خلاق با سازمان سنتی ،سبک مدیریت انهاست. مدیریت خلاق نمی تواند در بند شیوه های سنتی و معمول باشد. بلکه سبکی را برگزیند که برای سازمانهای خلاق و نوآور مناسب باشد و منجر به ایجاد محیطی گردد که روح ابتکار و و نواوری حاکم باشد. دراینجا به دو سبک رایج در مدیریت اشاره می کنیم :
الف)سبک وظیفه مداری:این سبک بر دستوردهی و کنترل زیردستان و اجرای دستورات مطابق مقررات و قوانین اداره و رویه های از پیش تعیین شده اشاره دارد.
ب)سبک رابطه مداری:این سبک به رابطه ای همراه با اعتماد و دوستی همراه با تفویض اختیار در اجرای امور و مشارکت در تصمیم گیری و دادن فرصت به زیردستان برای استفاده از تواناییهایشان اشاره دارد. (پال هرسی و بلانچارد)
از انجایکه خلاقیت در فضای ترس آلود و خشک نمی تواند ایجاد و پرورش یابد .لذا کارگیری شیوه مبتنی بر مشورت و مشارکت با کارکنان بسیار سودمند است.زیرا محیط اداره به عنوان یک سازمان حرفه ای به فضایی شاد و مناسب برای پرورش خلاقیت کارکنان نیاز دارد.تا کارکنان با رغبت و اشتیاق به ارائه ایده های نوین و طرحهای مبتکرانه خود را بازگو کنند.هرچند با توجه به نظریه اقتضایی در مدیریت هیچ بهترین سبکی وجود ندارد و مدیر باید با توجه به شرایط و مقتضیات موجود سبک مناسب را برای رشد و پرورش افراد فراهم کنداما می توان گفت که برای ایجاد چنین فضایی سبک رابطه مداری برای مدیریت مناسب تر می باشد.
4-سیستم انگیزش کارکنان:
یکی از وظایف یا کارکردهای مدیریت انگیزش افراد به منظور همکاری در جهت نیل به اهداف سازمان می باشد. انگیزش یک ماهیت پیچیده درونی است که تحت تاثیر عوامل مختلف سازمانی قرار دارد و به رفتار انسان جهت می دهد و انسان را برای اهداف و فعالیتهای سازمان مشتاق و متمایل می کند.مدیر سازمان باید ضمن شناخت نیازهای افراد و انتظارات سازمان ،عوامل موثر بر انگیزش افراد را و زمینه تامین انها را فراهم کند. زیرا انگیزش مبنای بسیاری از خلاقیت ها را تشکیل می دهد.اما با توجه به اینکه مکتب روانشناسان رفتارگرا در انگیزش نظام مالیاتی ما ریشه کرده و انگیزشهای بیرونی مانند ؛پاداش های مالی،تنبیه ،افزایش حقوق و مزایا و ارتقاء
رایج ترین نوع انگیزش در نظام اموزشی ما هستند، پس مدیر باید با انگیزه دهی به
افراد ، سعی در درونی کردن انگیزش افراد نماید وهمچنین با افزایش انگیزه پیشرفت و
موفقیت، زمینه را برای خودکاری و خودکنترلی و خودشکوفایی افراد فراهم کند.زیرا
انگیزه موفقیت و پیشرفت با خلاقیت ارتباط نزدیکی دارد.مطالعات نشان داده که افراد
خلاق سخت کوش و پرتلاش هستند. بنابراین مدیران باید با مدنظر قرار دادن انگیزه های
خلاقیت و فراهم نمودن زمینه های تامین انها موجب شکوفایی خلاقیت شوند. انصاری
(1378)بی انگیزیشی کارکنان را از موانع اصلی رشد و پرورش خلاقیت می داند. با توجه به
اینکه بیشتر بی انگیزگی کارکنان ناشی ازشرایط اقتصادی و رفاهی آنان و احساس بی
عدالتی در دریافت حقوق و مزایا است که از توان مدیر خارج است ولی مدیران باید با
توانایی و خلاقیت خود با فراهم کردن شرایط و زمینه های دیگری سعی درکاهش بی انگیزگی
کارکنان نمایند.
5-سیستم ارتباط مشارکت جویانه
از دیدگاه سازمانی ارتباط امری ضروری است.زیرا اطلاعات لازم را برای کارمندان فراهم می کند. از اینکه ارتباط قسمت اعظم وقت مدیر را به خود اختصاص می دهد و با ارتباط مناسب وظایف خود را با انجام می رساند پس باید در برقراری ارتباط با کارکنان توانایی و مهارت زیادی داشته باشد. مدیریت اداره برای اینکه زمینه خلاقیت و نواوری فراهم کند باید سیستم های ارتباطی را مطابق با اهداف ونیازهای وظایف مدیریتی هماهنگ نماید.برای ایجاد سیستم ارتباطی مناسب مدیر باید در زمینه های ارتباطی زیر توانایی کافی داشته باشند :
1-ارتباط با همکاران غیر مالیاتی
2-ارتباط با کارمندان مالیاتی (کادر تشخیص مالیاتی )
3-ارتباط مربوط مودیان مالیاتی
4-ارتباط سازمانی
5-ارتباط با اجتماع و سازمانهای محلی(خانیان)
6-ساختار سازمان : ساختار سازمانی،نوع ارتباط مافوق و زیر دست،میزان کنترل، دستوردهی و میزان مشارکت در تصمیم گیری راتعیین می کند. ازساختار سازمانی طبقه ببندیهای مختلفی وجود دارد. یکی از آنها ساختار های مکانیکی و ارگانیکی می باشد که در ساختارمکانیکی تاکید بر قوانین و مقررات،افزایش بازده کاری،کنترل و دستوردهی زیاد و تاکید زیاد براهداف سازمانی می
باشد در حالیکه درساختار ارگانیک ،یک ساختاری پویا، انعطاف پذیر همراه با ارتباط دوجانبه و تعامل بالا و مشارکت زیاد در تصمیم گیری همراه با تفویض اختیارات زیاد برای کارمندان می باشد. در محیط های اداری باید ساختاری ارگانیک که بیشترین میزان مشارکت کارکنان در تصمیم گیری وبیان ایده هاو نقطه نظرات خود و پرورش خلاقیت های خود ضروری می باشد.
7-فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی را می توان می توان مجموعه ای ازباورهاو ارزشهای همگانی و مشترک که بر اندیشه و رفتار اعضای سازمان تاثیر دارد،تعریف کرد(آونز).فرهنگ سازمانی می تواند سرچشمه ای برای حرکت و پویایی خلاقیت و نواوری و یا مانعی در راه پیشرفت انها بشمار اورد.وقتی که سازمان دارای فرهنگ قوی باشد،زمینه بسیار مناسبی برای پرورش خلاقیت است.زیرا در فرهنگ قوی تاکید اصلی بر روحیه کارآفرینی و تقویت زمینه های مناسب برای رشد و پرورش خلاقیت ورهبری است.سازمانهای خلاق از فرهنگ قوی و تشویق کننده برخوردارهستندو از این رو در رشدو توسعه خلاقیت پیشگام هستند.
8-امکانات ،تکنولوژی و شرایط فیزیکی:در تحقیقی که انصاری( 78)بر روی کارکنان سازمان امور مالیاتی استان البرز( کرج) در مورد عوامل موثر در رشد خلاقیت انجام داده ،روسای ادارات مالیاتی امکانات و تکنولوژی و راکم کارمندان دراداره راازعوامل اصلی ذکر کرده اند. امکانات اداری مانند وسایل اداری و رایانه و اینترنت در ایجاد زمینه بروز خلاقیت نقش موثری را دارند .و از این عوامل مهم تر تعداد و تراکم کاری در ادارات که مانع بسیار بزرگی از نظر روسای ادارات مالیاتی برای ایجاد محیطی صمیمی و ازاد و دادن فرصت اظهار نظر و پرسش و پاسخ به کارمندان بشمار می اید.وظیفه مدیریت اداره علاوه بر فراهم کردن امکانات فوق،کنترل تعداد پرونده های مالیاتی در ادارات مالیاتی می باشد .
نتیجه گیری:
طبق نظر روانشناسان کارمندان مالیاتی دارای خلاقیت بالقوه می باشند که این خلاقیت باید رشد و پرورش یابد تا دراینده بتوانند تا قدرت ابتکار ،خلاقیت و نوآوری خود مشکلات و چالشهای روزافزون فراروی بشریت را حل نمایند. از انجاییکه بیشتر وقت کارکنان در اداره سپری می شود.سازمان امور مالیاتی بعنوان تنها نهاد رسمی برای رشد و پرورش انسانهای خلاق، نوآور و مبتکر ،نقش اصلی و اساسی دارد.و دربین عوامل و عناصر سازمان امور مالیاتی ،مدیران بعنوان سکانداران کشتی بزرگ سازمان امور مالیاتی دارای نقشی کاملا بارزو ویژه در فراهم کردن بستر و زمینه این امر مهم را دارند .مدیران باید با فراهم کردن شرایط ، تکنولوژی و امکانات فیزیکی، برقراری و ایجاد
نشاط، ارتباطی دوستانه و متقابل با کارکنان ،فراهم کردن جوی صمیمی و باز و وستانه،تاثیرگذاری در ایجاد فرهنگی قوی،ایجاد ساختار سازمانی مناسب و منعطف،و انتخاب مناسب ترین سبک مدیریت مطابق با سطح دانش و انتظارات دبیران و همچنین ایجاد انگیزه در دبیران با روشهای مختلف و افزایش مهارتهای خودشان و شناخت کامل از مفاهیم خلاقیت نقشی اساسی و آشکاری در فراهم ساختن زمینه رشد، و پرورش و حتی آموزش خلاقیت و نوآوری در بین کارکنان داشته باشند.
منابع:
- سام خانیان،محمد ربیع؛خلاقیت و نوآوری در سازمان و مدیریت مالیاتی 1381
- سلمانی،مهرداد؛انسان افرینشگر،جستاری در خلاقیت و نوآوری نظام یافته 1383
-رابرت جی آونز،ترجمه قربانعلی سلیمی؛رفتار سازمانی در سازمان امور مالیاتی
-محمدی،ناهید؛تعریف،مفاهیم و مدیریت خلاقیت و نواوری،1384
- کمالی،مسعود؛وظایف مدیران موسسات آموزشی ،مقاله،اینترنت
- پال هرسی و کنت بلانچارد،ترجمه علی علاقه علابند،مدیریت رفتار سازمانی 383 1
- امیر حسین محمد داودی، خلاقیت در زندگی 1385خلاقیت در اداره



هیئت علمی دانشگاه ؛ عضو بنیاد ملی نخبگان و انجمن علوم سیاسی ایران و مجموعه وزارت اقتصاد